- شنبه 2 بهمن 1395 - 13:14
- کد خبر : 1449
- مشاهده : 268 بازدید
- یادداشت
به نظر میآید پس از اجلاس مسکو و همچنین توافق آتشبسی که با میانجیگری آنکارا و مسکو میان دولت و معارضان سوریه ایجاد شده است، شرایط نیز به نفع ترکیه در سوریه تغییر کرده و ترکها تلاش میکنند از این شرایط استفاده بکنند. ترکیه تا پیش از اجلاس مسکو و تا همین چند ماه پیش، […]
به نظر میآید پس از اجلاس مسکو و همچنین توافق آتشبسی که با میانجیگری آنکارا و مسکو میان دولت و معارضان سوریه ایجاد شده است، شرایط نیز به نفع ترکیه در سوریه تغییر کرده و ترکها تلاش میکنند از این شرایط استفاده بکنند. ترکیه تا پیش از اجلاس مسکو و تا همین چند ماه پیش، بازیگری بود که در بحران سوریه حاشیهنشین شده بود و بسیاری از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مورد قبول واقع نمیشد و حتی متهم به وخیمتر کردن بحران در سوریه بود اما در شرایط کنونی جامعه جهانی دولت آنکارا را به عنوان یک میانجی در سوریه مورد شناسایی قرار داده، کشورهای غربی نیز در دوران گذار در امریکا و خلأ به وجود آمده، بدشان نمیآید که ترکیه به نمایندگی از آنها و ائتلاف ناتو در بحران سوریه نقشآفرینی کرده و تا حدودی منافع آنها را تامین کند. با توجه به این مساله، مذاکرات صلح سوریه در آستانه تا کمتر از سه روز دیگر برگزار میشود. ترکیه در کنار ایران و روسیه از پایهگذاران این نشست محسوب میشود. آنچه درخصوص اولویت ترکیه در این اجلاس استنباط میشود این است که آنکارا در آستانه به دنبال آن است روند صلح موقتی که در سوریه آغاز شده، ادامه پیدا کرده و شرایط را در سوریه به گونهای تغییر دهد که روند تغییر نظام پارلمانی به نظام ریاستی با آسانی بیشتری انجام شود. در واقع، اردوغان در نقشآفرینی اخیر ترکیه در بحران سوریه بهدنبال افزایش محبوبیت است. او هماکنون در ترکیه با مساله کاهش محبوبیت روبهرو است که یکی از علل آن، بحران سوریه است. احزاب و جریانهای مخالف بهطور مداوم دولت ترکیه را متهم میکنند که آنکارا در باتلاق سوریه گیر افتاده و لشکرکشیهای ترکها به شمال سوریه نیز موفقیتی به همراه نداشته است. با این حال، پس از ایجاد آتش بس در سوریه، برگ به سود دولت ترکیه تغییر یافته و اردوغان احساس پیروزی میکند. در این راستا، او به دنبال استمرار بخشیدن این موفقیت از طریق مخالفان و در راس آنها، ارتش آزاد سوریه است و البته این کار همزمان با تضعیف داعش از طریق همکاری با روسها است. به همین خاطر نیز آنکارا و مسکو در هفته گذشته برای انجام عملیاتهای مشترک با یکدیگر به توافق رسیدند و نخستین عملیات آنها چهارشنبه گذشته انجام شد. همه این اتفاقات، موقعیت ترکیه را در سوریه بهبود میبخشد که مهمترین نتیجه آن میتواند ترمیم چهره اردوغان و قاعدتا پیروزی او در همهپرسی آتی برای تغییر نظام پارلمانی به ریاستی باشد. البته مساله کردها نیز از دیگر اولویتهای مهم ترکها است. ترکیه در اجلاس آستانه درصدد آن است تا گروههای کردی استقلالطلب را به چالش بکشد که این کار با عدم دعوت از آنها برای حضور صورت گرفته است. این کار نه تنها میتواند جایگاه گروههای کردی را تضعیف بکند بلکه به حاشیه رفتن آنها، افزایش امنیت ترکیه و کاهش قدرت PKK هم منجر خواهد شد. با این وجود، آینده بشار اسد همچنان یکی از گرههای بحران در سوریه است. آنکارا تا پیش از اجلاس مسکو به صورت مداوم کنارهگیری بشار اسد از قدرت را یکی از پیششرطهای صلح معرفی میکرد ولی اکنون آنها کمتر به این مساله میپردازند. البته این مساله نمیتواند موید این مساله باشد که نظر ترکیه نسبت به آینده بشار اسد تغییر کرده است بلکه آنکارا احساس میکند روند کنونی در سوریه که از زمان آتشبس آغاز شده و در آستانه ادامه مییابد، در نهایت میتواند به کنارهگیری مسالمتآمیز بشار اسد از قدرت منجر شود. به خاطر همین مساله دولت ترکیه دلیلی نمیبیند که با اصرار بر کنارهگیری بشار اسد از قدرت روند موجود صلح را متوقف کند. حتی اگر ادامه روند موجود به کنارهگیری بشار اسد از قدرت منجر هم نشود و نتیجه آن به باقی ماندن رییسجمهور سوریه در قدرت منتهی شود، اردوغان به این مساله راضی است چرا که اگر از روند موجود، تقویت ارتش آزاد سوریه و گروههای اهل سنت و متمایل به اخوانالمسلمین هم بیرون بیاید، اردوغان آن را موفقیت خود احساس کرده و احساس میکند که این دستاوردها میتواند تقویتکننده منافع ترکیه باشد. پس در مجموع میتوان گفت که موضوع آینده بشار اسد در شرایط کنونی برای ترکیه دیگر مانند سابق اولویت نخست و ضروری نیست، نه آنکه از دستور کار دولت آنکارا برای همیشه خارج شده باشد. سکوت موجود درباره احتمالات آینده نظام سوریه نیز ناشی از آن است که اردوغان فکر میکند روند موجود به نفع ترکیه است و اگر او بخواهد مساله بشار اسد و آینده او را پیش بکشد و مطرح سازد، این مساله میتواند به ضرر ترکیه منجر شود و روند کنونی اتفاق افتاده در سوریه را متوقف سازد. این مساله نباید عقبنشینی تعبیر کرد. اردوغان به درستی متوجه شد که سیاست قبلی ترکیه درخصوص سوریه و پیششرطگذاری برای حل بحران مبنی بر ضرورت کنارهگیری بشار اسد جواب نداده است. او میتوانست همان سیاست پیشین را در ادامه دهد ولی نتیجهای هم کسب نمیکرد و میتوانست به ضررش هم باشد. به همین خاطر نیز ترکیه در مقطعی راهبرد قبلی خود در سوریه را تغییر داده و با ایران و به ویژه روسیه وارد همکاری شدهاند. در پی این همکاری نیز نتایجی برای دولت ترکیه به دست آمد و توانست منافع آنکارا و شخص اردوغان را تامین کند. نکته دیگری در این خصوص باید گفته شود، همکاریهایی است که با تغییر راهبردها و تاکتیکهای ترکیه درخصوص سوریه میان تهران و آنکارا ایجاد شده است. در ماههای گذشته، همکاریها میان طرفین بیشتر شده است. هماکنون دو کشور در چند مساله همنظر هستند: نخست، حفظ تمامیت ارضی سوریه. دوم، مبارزه با گروههای کردی و سوم، حفظ ثبات و صلح در سوریه که هم تهران و هم آنکارا خواستار آن هستند. این مساله و در کنار رویکرد جدید ترکیه موجب همسویی میان ایران و ترکیه شده است. البته دو کشور هنوز اختلافاتی با یکدیگر دارند ولی این همسویی موجب شده همکاری تهران و آنکارا درباره سوریه با یکدیگر شده است. با این حال باید دید که همکاری کنونی تا چه اندازه میتواند تامینکننده منافع دو کشور شود چراکه این مساله میتواند به همکاریهای آتی دو کشور در سالهای آتی موجب شود.
روزنامه اعتماد
انتهای پیام/
نظرات