رفتن به بالا

رسانه خبری و تحلیلی

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
  • الجمعة ۱۰ شوال ۱۴۴۵
  • 2024 Friday 19 April
    -١٨(°C)
    وزش باد (mph)
    فشار (in)
    محدوده دید (mi)
    اشعه فرابنفش -
    رطوبت (in)
اوقات شرعی

نگرش منفی ترامپ درباره برجام برای ایران علی‌السویه است زیرا ایران قدرت خود را مقابل آمریکا با برجام بدست نیاورده است که امروز نگران باشد که با از دست دادن آن موضع پدافندی یا آفندی او به مخاطره می افتد. روزی ترامپ بسیاری از شکاف های موجودر در جامعه، سیاست و حکومت را در آمریکا […]

نگرش منفی ترامپ درباره برجام برای ایران علی‌السویه است زیرا ایران قدرت خود را مقابل آمریکا با برجام بدست نیاورده است که امروز نگران باشد که با از دست دادن آن موضع پدافندی یا آفندی او به مخاطره می افتد.

روزی ترامپ بسیاری از شکاف های موجودر در جامعه، سیاست و حکومت را در آمریکا به شکل نمادین متجلی ساخت و نشان داد بسیاری از تبلیغاتی که در خصوص توسعه سیاسی و فرهنگ بالای اجتماعی در آمریکا گفته می شود، دروغی بیش نیست.

ترامپ به نماد شورشی مردمی و همه گیر فقرای علیه ثروتمندان شد و افشا کننده این امر که در آمریکا رقابت الیگارشی و نه حزبی نهادینه توسعه مند سیاسی حاکم است.  از فردای پیروزی انتخاباتی، ترامپ از یک اپوزیسیون سیاست های حاکم، به نماد وضع موجود و حاکمیتی تبدیل خواهد شد و اکنون نوبت اوست که بتواند و بخواهد رویاها و شعارهای ترامپیستانه را در سیاست داخلی و خارجی آمریکا محقق کند، شعارهایی که در طی پروسه انتخاباتی او به آرمان های جامعه آمریکا تبدیل شده بود.

ترامپ در جریان انتخابات به قهرمان مردمی در آمریکا تبدیل شده بود که برای ایجاد اشتغال و رفع بیکاری و تبعیض، تامین اجتماعی کارآمدتر، بیمه درمانی بهتر، جلوگیری از فساد بوروکراتیک، تحقق عدالت اجتماعی، مبارزه با فقر و گرسنگی، و ترمیم سیاست های مهاجرتی به او دل بسته بودند و دلداده او شدند.

ترامپ اکنون به ترجمان یک قهرمان یاغی تبدیل شده است که به ظاهر و تاکنون خواهان حرکتی طغیان سازانه علیه نظام حاکم سیاسی و اقتصادی ایالات متحده آمریکا می باشد.  می توان گفت، اقبال و اشتیاق مردم به سمت ترامپ، می تواند به نوعی تجلی کنش اکثریت مردم آمریکا علیه سیستم حزب مداری باشد که ترامپ در آن به موج نارضایتی مردم سوار شده و خود را به عنوان یک قهرمان ساختارشکن بر نظام سیاسی آمریکا تحمیل کرد.  امری که تجلی و ترجمان معرفت شناختی ضعیف از وجود گسل های عمیق سیاسی امروزین در بستر سیاست، حکومت و جامعه آمریکاست.  روندی که شوخی شوخی شروع شد و کاندیدای مضحکه و مسخره رسانه ها، نهایتا جدی جدی به رئیس جمهور آمریکا تبدیل شد.

رویاهای ترامپیستانه امروزه در بستر واقع گرایی جامعه داخلی و عرصه سیاست خارجی آمریکا قرار دارد.  نخبگان آمریکایی، ترامپ را منتخب نظرگاه های خود نمی دانند و اکنون این گمانه زنی بسیار قوی است که نئوکان ها او را در محاصره خود در آورند و بار دیگر آمریکا را به سمت زیاده خواهی و مداخله جویی در عرصه بین المللی سوق بدهند.

ایده نوشتار حاضر این است که با توجه به گفتمان انقلاب اسلامی و سیاست مستقل و عدالت جویانه ایران، روی کار آمدن ترامپ برای ایران یک تکانه سیاسی عمده محسوب نمی شود.  تکانه های سیاسی در آمریکا آن دسته از کنش گران سیاسی را در عرصه روابط بین الملل تحت تاثیر خواهد گذاشت که به آمریکا وابسته هستند و به تبع تغییرات عمده در سیاست خارجی آمریکا بیشترین تاثیر را روی این دسته از کنش گران خواهد داشت.

ایران و تکانه های سیاسی آمریکا

با توجه به جایگاه اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا، قطعا کنش گری آن در عرصه روابط بین الملل بسیار حایز اهمیت است.  ایران یکی از کشورهای کلیدی در کمپین انتخاباتی در آمریکا بوده است، کشوری که نام آن و انقلاب اسلامی بیشتر از همه در این کمپین تکرار شده است.

اما باید به یک نکته کلیدی در این مبحث توجه داشته باشیم، و آن اینکه  بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حاکم شدن گفتمان انقلاب اسلامی و سیاست عدالت جویانه و استقلال طلبی بر روح و فتار سیاست خارجی ایران و کنش گری دیپلماتیک آن حاکم شد.

استقلال طلبی ایران و مبارزه جویی با زورمداری کدخدایان مدعی قدرت در نظام بین المللی قطعا هزینه هایی برای آن داشته است که نمونه های بارز آن جنگ تحمیلی و تحریم های گوناگون به ویژه تحریم های یک جانبه آمریکا بوده است.

اما فایده و ثمره اصلی این استقلال طلبی این بوده که از تکانه های سیاسی دنیای خارج در امان بوده است، از جمله اینکه تفاوت چندانی نخواهد داشت که در آمریکا چه کسی و چه حزبی و یا چه گرایشی روی کار خواهد آمد.  برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به سرمایه گفتمان انقلاب اسلامی، دمکرات و جمهوری خواه علی السویه است و نهایتا این است که با توجه به کنش گری آنان، ایران نیز طبیعتا کنش گری لازم را طراحی و اجرا خواهد نمود.

ایران هرگز در مقابل سیاست های خصمانه آمریکا علیه خود، خشونت را تجویز نکرده است ولی با توجه به تهدید های امنیتی امروز قابلیت های دفاعی، رزمی، پدافندی خود را به گونه ای بالا برده و ارتقا بخشیده است که دشمنان آن، از جمله آمریکا برای انتخاب گزینه نظامی تصمیمی سخت و پر چالش را پیش رو دارند.

قطعا اگر نبود فعالیت های دفاعی ایران در بیرون از مرزهای ملی، امروزه کنش گری خصم در نزدیک مرزهای ژئو پلیتکی ایران قرار داشت و تهدید های گوناگون نظامی علیه آن مطرح بود.  ولی توان قدرت مندانه ایران در زمینه های دفاعی و پدافندی، سیاست تهاجمی ترامپ و اوباما را علی السویه ساخته است.  به عبارت دیگر، فرقی ندارد که ترامپ باشد یا اوباما، دمکرات باشد یا جمهوری خواه، گزینه تقابل نظامی با ایران بسیار سنگین و غیر قابل جبران خواهد بود.

مدارک زیادی حاکی از آن بود که بخش مهمی از هزینه های انتخاباتی خانم کلینتون از طریق پشتیبانی پترو دلارهای سعودی و کمک های لابی صهیونیستی تامین می گردد.  طبیعتا پیروزی چنین نامزدی، ایران ستیزانه و خصمانه می بود.

در مورد ترامپ نیز که مواضع و بیانات تند و تیز او حاکی از منش خصمانه او علیه ایران بوده است.  نگرش منفی او راجع به برجام نیز برای ایران علی السویه است، چرا که ایران قدرت خود در مقابل آمریکا را به واسطه برجام به دست نیاورده است که امروز نگران باشد با از دست دادن آن موضع پدافندی یا آفندی او به مخاطره می افتد.

ایران گفتمان انقلاب اسلامی، قدرت خود را  از طریق سرمایه دفاعی خود در هشت سال دفاع مقدس به دست آورده است و نشان داده که مردم و رهبری در ایران در مقابل هر گونه تجاوزی سخت و مقاومند و این را امروز مدافعان حرم بار دیگر در بیرون مرزهای ملی به اثبات رسانده اند، امری که ایران را در مقابل چه اوباما و چه ترامپ ایمن و مقاوم ساخته است.

عرصه روابط بین الملل و تکانه های سیاسی آمریکا

همان طوری که اشاره شد، تکانه های سیاسی در آمریکا بر آن دسته از بازیگران بین المللی تاثیر بیشتری خواهد داشت که میزان وابستگی آن ها به آمریکا بیشتر باشد.

برای استدلال بیشتر در بحث، بگذارید یک مثال کاربردی در این مورد آورده شود.  ایده سازمان تجارت جهانی، ایده کمرنگ کردن حاکمیت ملی کشورهاست که از طریق حذف عوارض و تعرفه های گمرکی حاصل می شود.  ایده سازمان تجارت جهانی مربوط به کشورهای ثروتمند و پولدار دنیاست که در آن، حقیقتا، پولدارها پولدار تر و عمدتا فقرا فقیرتر می شوند.  چرا که مالکیت معنوی، تولید و مزیت نسبی به طور عمده در دست کشورهای ثروتمند دنیا می باشد و قطعا چرخه اقتصاد جهانی در قالب سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که در قالب اجماع واشنگتن به نفع همین بلوک قدرتمند دنیا می باشد.

ادغام در سرمایه داری جهانی در عین حالی که شاید بتواند مزیت هایی را بیافریند اما باید توجه داشته باشیم که منفی ترین وجه این ادغام پیوستگی نظام سرمایه داری جهانی می باشد.  به عبارت دیگر هر گونه تکانه اقتصادی و تجاری در بین مجموعه نظام سرمایه داری بیشترین تاثیر را در مجموعه کشورها و کنش گرانی خواهد داشت که بیشترین میزان وابستگی را به این نظام سرمایه داری، پولی و تجاری داشته باشند.

مثال بارز آن، رکود اقتصادی در آمریکا بود که با بحران در معاملات مسکن مواجه شد و در این تکانه تجاری و اقتصادی در نظام سرمایه داری، از شرق تا غرب دنیا، بیشترین آسیب را کشورهایی دیدند که به این نظام بیشتر وابسته بودند.

نمونه های بارز آن ترکیه و امارات متحده عربی بودند که خسارت های مالی زیادی را تحمل کردند و حتی ایرانیانی که در این کشورها سرمایه گزاری کرده بودند از خسارات و آسیب های آن در امان نماندند.

حال باید توجه داشته باشیم تکانه های سیاسی نیز مانند تکانه های اقتصادی و تجاری هستند، هر چه میزان وابستگی کشورها به کشورهای قدرتمند بیشتر باشد، احتمال تاثیر پذیری آنان از تکانه های سیاسی بیشتر خواهد بود.

به توجه به این دکترین سیاسی در خصوص تکانه های سیاسی، این امارات و عربستان و ترکیه  هستند که در منطقه ما باید نگران تعویض ترامپ با اوباما باشند، ولی ایران مستقل با توان نظامی بالا و پارامترهای مادی و معنوی قدرتمند، نگرانی این تکانه ها را ندارد.

باید دقت داشته باشیم که علی الاصول تفاوت چندانی بین جمهوری خواهان و دمکرات ها در اتخاذ سیاست های ضد ایرانی وجود ندارد و ایران در دوران هشت ساله حکومت اوباما بر آمریکا متحمل بدترین و غیر انسانی ترین تحریم های آمریکایی شد.

کشورهای مانند مکزیک و کانادا الان باید نگران ترامپ و سیاست های تجاری منطقه ای او باشند که میزان وابستگی آنان به سیاست و اقتصاد آمریکا زیاد است.

استمرار سیاست استقلال طلبی و اقتصاد مقاومتی در ایران

با توجه به نکات مطرح شده در بالا، به نظر می رسد که مهم ترین رویکرد ایران در کنش گری خود در مقابل تکانه های سیاسی و اقتصادی در آمریکا با توجه به روی کار آمدن ترامپ، بالا بردن توان نظامی، سیاسی و اقتصادی کشور می باشد.

استمرار سیاست مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس محور استقلال طلبی و پویش عدالت جویانه رمز این موفقیت است که ایران در مقابل تکانه های سیاسی و اقتصادی در ساختار سیاسی کدخدایان دنیا ایمن باقی بماند.

این در حالی است که باید سیاست اقتصاد مقاومتی که مورد تاکید مقام معظم رهبری هست نیز طراحی دقیق و اجرای موکد داشت باشد.  اقتصاد مقاومتی اقتصاد ریاضتی نیست، بلکه پویش مدبرانه اقتصاد سیاسی داخلی است به نحوی که ما را در مقابل تکانه های اقتصادی و سیاسی دنیای غرب مصون بسازد.

قطعا رویاهای ترامپیستانه نیز شبیه همان رویاهای قبلی روسای جمهوری قبلی آمریکا از کندی تا اوباماست که محور آن مداخله جویی، برتری خواهی و سیاست دروغ و تکبر آمریکایی است.  متاسفانه اساس کنش گری همه روسای جمهوری آمریکا همین بوده است و همه آنها این رویای ناکام را در سر می پرورانده اند که آمریکا تنها نیروی قلدر و بدون رقیب در دنیا باشد.

رویای ترامپ، آمریکایی است که به طور یک جانبه در دنیا تصمیم بگیرد و همه در مقابل او چشم بگویند و البته باید تاکید شود که این رویا، رویایی تکراری است که در میان روسای جمهوری سابق آمریکا نیز وجود داشته است و رویایی بوده که بیشتر کابوس بوده تا به یک واقعیت تبدیل شود.

امروزه آمریکا با سیاست های مداخله جویانه و دورویانه خود در خصوص حقوق بشر و تروریسم، دارای جایگاه مناسبی درعرصه داخلی و خارجی نیست و به نظر می رسد که رویاهای ترامپیستانه نیز به مانند رویای سایر روسای جمهوری آمریکا متحقق نخواهد شد.

مهم این است که ایران از تکانه های سیاسی آمریکا نگران نباشد اما مدبرانه در مقابل تغییر رویکردها که با استمرار راهبردهای اصلی آمریکا همراه است، به اتخاذ سیاست های متناسب بپردازد.

همان طوری که اشاره شد، ایران در کنش گری خود هرگز خشونت را تجویز نکرده است، اما این امر به این معنا نیست که ما چشم امید زیادی به مذاکره داشته باشیم. نمونه مذاکرات برجام که تاکنون به خاطر بد عهدی آمریکا در نتیجه بی فرجام بوده است، مثال و نمونه بسیار خوبی است.

اگر ما امروز از تکانه های سیاسی آمریکا مصون هستیم و مورد حمله نظامی قرار نگرفته ایم، نه به خاطر مذاکرات برجام، بلکه به خاطر آمادگی رزمی و دفاعی کشور ما می باشد که امروزه مدافعان حرم در خارج از مرزهای کشور امنیت را برای شهروندان ایرانی به ارمغان آورده اند.

باید به هوش باشیم که راه را عوض نکنیم، در عین حالی که از مذاکرات عزتمندانه و البته با نتیجه و حاصل استقبال می کنیم، مذاکراتی که در آن در مقابل هزینه هایی که کرده ایم، بتوانیم دستاوردهای نسبی متناسبی داشته باشیم، اما هرگز نباید این تصور را ایجاد کنیم که از هر مذاکره بدون دستاوردی به هر قیمتی استقبال می کنیم.

پای بندی به سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی یعنی مردم و رهبری، ما را در مقابل همه کنش گری های خصمانه مصون نگه خواهد داشت، رمز موفقیت پاسداشت سرمایه وحدت و همگرایی مردمی است که در این منطقه پرآشوب بتوانیم امنیت خود را حفظ کنیم و با تدبیر شایسته توسعه اقتصادی عدالت محور را متحقق کنیم.

اگر سرمایه های گفتمانی انقلاب اسلامی را حفظ کنیم، رویاهای خصمانه ترامپیستانه نیز مانند سایر رویاهای خصمانه روسای جمهوری پیشین آمریکا از ریگان گرفته تا اوباما، از جمهوری خواه گرفته تا دمکرات نقش بر آب خواهد شد و ضعف و شکست جمهوری اسلامی ایران را هرگز محقق نخواهند یافت.

اخبار مرتبط

نظرات